اهواز

می‌بینمت

در میان سایه‌ی غروب خورشید رود

می‌جویمت

توی بازار مروی خیابان کیانپارس

می‌خواهمت

اواسط پل پیرمرد سپید

می‌چینمت

از میان خارهای درخت کنار

می‌بویمت

وسط گل‌های کاغذی محله‌ی زیتون

می‌گیرمت

کنار سچه؛ قبل از کشیدن ترمز قطار

می‌بوسمت

زیر باران عربی آسمان بهار

می‌سپارمت

به خلیج؛ وقتی رفته‌ام پیش از این‌ها از اهواز!

به اشتراک بگذارید...
Print
Telegram
X
WhatsApp
Threads
LinkedIn

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های دیگر...